چند روز قبل، همسرم با نگرانی خاصی وارد اتاق شد و گفت: با کار اشتباهی که کرده ام دچار مخمصه شده ام اگر کمکم نکنی باید به جرم کلاهبرداری زندانی شوم آن وقت تو و فرزند کوچکمان تنها خواهید ماند.
همسرم درباره ماجرای کلاهبرداری ادامه داد: حدود یک ماه قبل در فضای مجازی با زن مطلقه ای آشنا شدم که با داشتن یک فرزند و به خاطر اعتیاد شوهرش از او طلاق گرفته بود. وقتی فهمیدم او حدود ۷۰ میلیون تومان از مهریه اش را از طریق قانونی گرفته است، خودم را به عنوان جوان مجردی به او معرفی کردم که قصد ازدواج با او را دارد و با این بهانه از او خواستم تا پول هایش را برای سرمایه گذاری سودآور در یک شرکت و همچنین برخی خریدهای خواستگاری آبرومندانه در اختیار من بگذارد اما از روزی که پول های او را گرفتم دیگر به تلفن هایش پاسخ ندادم و ارتباطم را با او قطع کردم.
آن زن هم وقتی برای یافتن من به محل کارم رفته بود همکارانم گفته بودند که من متأهل هستم و فرزندی خردسال دارم. حالا هم نمی دانم چگونه توانسته است محل زندگی ما را پیدا کند و من الان او را سر کوچه منزلمان دیدم ولی او متوجه من نشد…!زن جوان که مقابل افسر بازجو در پلیس فتای خراسان رضوی اعتراف می کرد در ادامه ماجرا افزود: دیگر چاره ای نداشتم، باید برای جلوگیری از زندانی شدن شوهرم کاری می کردم به همین خاطر هم تصمیم گرفتیم «پاپوشی» درست کنیم که آن زن را روانه زندان کنیم.
آن شب با همکاری شوهرم چند عکس «بی حجاب» از خودم گرفتم و در یکی از شبکه های اجتماعی اینترنت منتشر کردم. روز بعد هم به پلیس فتا آمدیم و با معرفی آن زن به عنوان مظنون، از او به خاطر هتک حیثیت شکایت کردیم تا بدین وسیله پلیس او را دستگیر کند و سپس در قبال گذشت او از مبلغی که به شوهرم داده بود ما هم بابت انتشار عکس های بدون حجاب به او رضایت بدهیم. اما همه نقشه های ما زمانی لو رفت که کارآگاهان پلیس فتا پس از بررسی رایانه شخصی آن زن هیچ مدرکی در این باره پیدا نکردند.
بعد از آن هم کارآگاهان وقتی در جریان ارتباط او و همسرم قرار گرفتند، رایانه ما را هم مورد بررسی قرار دادند که مشخص شد عکس ها را خودم در فضای مجازی منتشر کرده ام و این موضوع تنها یک «پاپوش» است. حالا که هم خودم و هم همسرم در این ماجرا گرفتار شده ایم نمی دانم باید چکار کنم. کاش روزی که قضیه کلاهبرداری همسرم را فهمیدم که او پول زن مطلقه ای را بالا کشیده است به جای همکاری با او و بازی با حیثیت خانوادگی ام، سعی می کردم او را قانع کنم که پول های آن زن را بازگرداند.
۴۵۳۰۲
| امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
برچسب ها :
فرهنگ و هنر ,
گوناگون ,